نگاه اولم را بین آغوش تو خندیدم

از آن بدو تولد با تو یک جور دگر بودم

نگاه آخرم گودال بود و گریه میکردم 

و از موی سرت آشفته تر بودم 

هنوز با مرور خاطراتم جان به لب هستم 

سه ساعت زخم خوردی و سه ساعت محتضر بودم 

میان التماس من تو را هر کس که می آمد زد 

چه بر می آمد از این دست تنها یک نفر بودم



مطالب مرتبط

دلشوره ها رو میبینی
دلشوره ها رو میبینی

سه شنبه, 23 شهریور 1400

پخش
کار همه رو راه انداختی
کار همه رو راه انداختی

چهار شنبه, 04 مرداد 1402

پخش
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
من زینب صبور تو بودم ولی حسین

یک شنبه, 01 اسفند 1400

پخش