گذشت کن که بسی اشتباه آوردم

دلی شکسته به شوق نگاه آوردم

 

عذاب بدتر از این، کم محلی ام بکنی

مرا ببخش، که بار گناه آوردم

 

رجاءِ لطف تو خوف عذاب را کم کرد

من از خودت به خود تو پناه آوردم

 

تو عفو کردی و من راه خویش کج کردم

رها ز چاله شدم رو به چاه آوردم

 

زیادی گنه من کجا و بخشش تو

کنار کوه کرم، پرّ کاه آوردم

 

مرا به موی سپیدم ببخش رب کریم

اگرچه سوی تو رویی سیاه آوردم

 

بیا به حق علی بی معطّلی بخرم

کنون که سجده بر این بارگاه آوردم

 

غلام قنبر اویم به فاطمه سوگند

ببین عجب قسمی را گواه آوردم

 

علی علی به لبم رو به علقمه کردم

شب نهم شده و رو به ماه آوردم

 

شب نهم شد و دستم دخیل بی دست است

دوباره رو، به علمدار شاه آوردم

 

تو ماندی و خبرت را به جای پیکر تو

کشان کشان به سوی خیمه گاه آوردم



مطالب مرتبط

بیا نگار آشنا
بیا نگار آشنا

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش
دوست داری در زدن های مرا
دوست داری در زدن های مرا

شنبه, 27 فروردین 1401

پخش
سلام من به مدینه
سلام من به مدینه

شنبه, 11 دی 1400

پخش