آه بیچاره زلیخا چقدر حرف شنید
 چه کسى خون جگر مثل زلیخا خورده

خواهشا از در این خانه بلندم نکنید
 مگر این کاسه ما حق کسى را خورده؟

خواهشا نامه ما را به خراسان بفرست
 خواهشا زود برو نامه ما تا خورده

مثل آهوى بیابان به بیابان زده ام
 چون شنیدم گذرت باز به صحرا خورده

من از اینجا بروم زود زمین مى افتم
 این گدا چیزى اگر خورده همینجا خورده

به همه گفته ام این شاه که در این حرم است
 بیشتر از پسرش غصه مارا خورده

سنگفرش حرمت نام مرا کم دارد
 گوشه صحن تو سنگ لحدم جاخورده

پسر فاطمه مردم گره دارند همه
 پسر فاطمه در کار گره ها خورده

زیر هر کاشی تو حاجت امضا شده ایست
 روى هر کاشى تو مُهر مداوا خورده

پهلویش مطمئنا پشت حرم درد گرفت
 هرکه اینجا قسم حضرت زهرا خورده

کربلا رفتن ما را که خودت میدانى
 اربعین رفتنم از دست تو امضا خورده؟

پسر فاطمه تشنه است ته گودال و
 مرکب شمر ولى آب گوارا خورده….

پیش زینب به هم اینقدر تعارف نزنید
 پیش زینب چقدر نیزه به آقا خورده

چکمه اى که به تنش خورد همان است که بر
 چادر محترم زینب کبرى خورده

به روى خاک تنش رنگ عوض کرده حسین
 واى بر این بدنِ بى سرِ گرما خورده

 



مطالب مرتبط

دلشوره ها رو میبینی
دلشوره ها رو میبینی

سه شنبه, 23 شهریور 1400

پخش
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
من زینب صبور تو بودم ولی حسین

یک شنبه, 01 اسفند 1400

پخش
 به رسم ادب به رسم وفا
به رسم ادب به رسم وفا

یک شنبه, 24 مرداد 1400

پخش