چو نیست دولت آنم که در کنار تو باشم

همین بس است که آواره ی دیار تو باشم 

کشان به شهر تو خود را بدین امید که شاید 

مرا بخوانی و یک لحظه در کنار تو باشم 

اگر چه وحشی رم کرده ام ز عالم و آدم 

کمند زلف تو را بوسم شکار تو باشم 




مطالب مرتبط

کیمیا داری خاک و طلا میکنی
کیمیا داری خاک و طلا میکنی

پنج شنبه, 18 فروردین 1401

پخش
دلم گرفته از همه دلم گرفته از خودم
دلم گرفته از همه دلم گرفته از خودم

دو شنبه, 13 اردیبهشت 1400

پخش
ابی عبدالله آقای من
ابی عبدالله آقای من

دو شنبه, 22 خرداد 1402

پخش