قدم قدم موکبارو میگردم
ستون ستون دنبال یک نشونم
کجای این جمعیتی که میخوام
نمازمو پشت سرت بخونم
مگه میشه شبای درد و غم به سر نیاد
مگه میشه حبیب من تو این سفر نیاد
ما رو اینجا امام عسکری صدا زده
مگه میشه پدر صدا کنه پسر نیاد
میدونم که بین زائرا
میدونم میون مردمی
میسوزم تو آتیش غمت
ای آقا عمود چندمی؟
لبیک یا صاحب الزمان ...
شاید الان تو جاده ای یا شاید
گوشه کنار موکبا نشستی
دلم خوشه که انقدر میدونم
توهم کنار من تو جاده هستی
شاید الان به زائرای تشنه آب میدی
یا تو موکب مسافرا رو جای خواب میدی
میشه باهم یکبار بریم مزار مادرت؟
مطمئنم یه روز به این سوال جواب میدی
این لشکر به یاری خدا هرچیزی براش فراهمه
از کوفه با پرچم علی میریم تا مزار فاطمه
لبیک یا صاحب الزمان...