هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد
 از اوّل عمرش، هوای دردسر کرد
 
 من به کسی از گر‌یه‌ام چیزی نگفتم
 یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد
 
 حتماً سرم را می‌گذارم زیر پایش
 از کوچه‌ی ما هم اگر روزی، گذر کرد
 
 هر چند من کمتر برایش کار کردم
 مزد مرا هر روز امّا بیشتر کرد
 
 این‌بار هم دیر آمدم روضه، ولیکن
 مثل همیشه چشم من را زود، تر کرد
 
 اینجا ادای گریه را هم می‌پذیرند
 هر کس نشد مهموم در روضه، ضرر کرد
 
 هر چند ما را عشق او دیوانه کرده
 مهر علی‌اکبرش، دیوانه‌تر کرد
 
 جان داد وقتی باغبان خسته فهمید
 یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد
 
 با اکبر او نیزه کاری کرد مثل
 کاری که با پهلوی زهرا، میخ در کرد
 
 می‌ریخت بیرون از دهانش لخته‌ی خون
 حال پسر، حال پدر را محتضر کرد
 
 أولادُنا اَکبادُنا یعنی پدر را
 مقراض اهل کوفه، تقطیع جگر کرد
 
 بالای جسم اکبر خود، داد می‌زد
 زینب که آمد، کار او را سخت‌تر کرد
 
 پیش جوانش داشت، جان می‌داد امّا
 محض حجاب خواهرش، صرف نظر کرد



مطالب مرتبط

لنگون لنگون اومد تو حرم
لنگون لنگون اومد تو حرم

چهار شنبه, 17 شهریور 1400

پخش
روضه شب بیستم ماه رمضان
روضه شب بیستم ماه رمضان

دو شنبه, 06 خرداد 1398

پخش