بازم شب قدره و بی‌قراری

غلْط می‌خوره رو گونه‌های خیسم

بازم شب قدره و حاجتامو

یکی یکی با گریه می‌نویسم

 

حاجتایی که نزدیک یه ساله

تو خاطرم مرور می‌شه همیشه

ولی تموم حاجتای عمرم

اندازه‌ی یه حاجتم نمی‌شه 

 

حاجتم اینه آقامو ببینم

کاشکی که آرزو به دل نمونم

دوس دارم از خجالتش در بیام

خدا کنه ازش خجل نمونم

 

بازم شب قدره و جات خالیه

فقط غمه که جات و پُر می‌کنه 

فقط نگاه مهربون توئه

که این دل سنگیم و دُر می‌کنه 

 

باز شب قدر و خودم می‌دونم 

که قَدرت و نمی‌دونم آقاجون

من امشب اومدم بگم که دیگه

پشیمونم پشیمونم آقاجون

 

تو جامعه کبیره خوندم این و

لطف خدا بسته به لطفتونه

اگه تو از گناه من بگذری

دیگه خدا من و نمی‌سوزونه

 

کِی می‌شه از کعبه خبر بیاد و

صدا اذونت بپیچه تو گوشم

برای انتقام بریم مدینه

کنار تو لباس رزم بپوشم

 

نمی‌دونم کوفه‌ای یا کربلا

نمی‌دونم کجا عزا گرفتی

به یادمون باش آقا هر کجا که

به آسمون دست دعا گرفتی



مطالب مرتبط

اسوه شهید گمنام
اسوه شهید گمنام

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
اگر آن ماه نمونه
اگر آن ماه نمونه

یک شنبه, 29 اسفند 1400

پخش
فدای اون حرمت مادر
فدای اون حرمت مادر

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش