صفحه اصلی
سبک ها
روضه
161
وفاداری او را جستجو از مشک آبش کن
18:49
23
162
خداحافظ برادر خواهریها
15:00
16
163
در یورش آن سپاه بر تو چه گذشت
07:57
8
164
لبها معطر است، سلام علی الحسین
10:04
53
165
تشنه بود به خاکها خونش
06:54
62
166
خداحافظ ای برادر زینب
05:23
54
167
آب میخواستی
05:50
28
168
تک و تنها و غریب شد
10:47
169
تو شهید میشی و من اسیر میشم
04:10
17
170
آه یا زینب
04:58
33
171
ای حسین جان
05:08
172
یقین دارم که از این اشک چیزی قیمتی تر نیست
27:22
34
173
چنان اسپند میسوزد
34:37
15
174
نزدیک مغرب است خدایا چه میشود
10:27
94
175
نجاتش بدید قتلگاه که جای دیدن نیست
02:39
40
176
غروب بود و تنی چاک چاک در صحرا
20:30
18
177
جوان ز دل نرود
03:22
21
178
زینبش اومد
02:01
13
179
بغل واکن
05:11
32
180
ز ترس اینکه نریزی تو را بغل نکنم
04:08