بادها عطر خوش سیبِ تنش را بردند
زخم ها لاله ی باغ بدنش را بردند
نیزه‏ ها بر عطشش قهقهه سر مى‏دادند
خنده‏ ها خطبه ی گرم دهنش را بردند
این عطش یوسف معصوم کدامین مصر است
که روى نیزه بوى پیرهنش را بردند؟
تا که معلوم نگردد ز کجا مى‏آید
اهل صحراى تجرّد کفنش را بردند
دشنه‏ ها دور و بر پیکر او حلقه زدند
حلقه ها نقش عقیق یمنش را بردند
چهره‏ها یا همه زردند وَ یا نیلى رنگ
شعله‏ ها سبزى رنگ چمنش را بردند
بت پرستان ز هراس تبر ابراهیم
جمع گشته تبر بت شکنش را بردند
بادها سینه زنان زودتر از خواهر او
تا مدینه خبر سوختنش را بردند
یوسف، آهسته بگوئید نمیرد یعقوب
گرگ ها زوزه کشان پیرهنش را بردند



مطالب مرتبط

ای کربلا نرفته ها
ای کربلا نرفته ها

چهار شنبه, 14 مهر 1400

پخش
 من این غمو نمی‌فروشم
من این غمو نمی‌فروشم

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش
السلام ای بدن بی سر گرما دیده
السلام ای بدن بی سر گرما دیده

یک شنبه, 08 اسفند 1400

پخش