شرمسارم، سر به زیر افکنده ام

شد دلت آزرده از پرونده ام

 

وای از غافل شدن وقت گناه

شد فراموشم تویی بیننده ام

 

روزیِ هر روز را دادی ولی

فکر رزق و روزی آینده ام!

 

عبد فرارم، پناه آورده ام

بر سرای صاحب بخشنده ام

 

دست هایم را جدا از خود مکن

مبتلا بر جاده ای لغزنده ام

 

با دعایت عاشق حیدر شدم

صاحب این نعمت ارزنده ام

 

لطف کردی بر من آلوده تا

نام زهرا را به قلبم، کنده ام

 

گفت مولا فاطمه جان از غمت...

مثل جامی از محن آکنده ام

 

سرد شد کاشانه ام، فکری نما

آفتابم! رحمتِ تابنده ام!

 

پیش چشمم این همه زخمی شدی

تا قیامت فاطمه شرمنده ام



مطالب مرتبط

دوست داری در زدن های مرا
دوست داری در زدن های مرا

شنبه, 27 فروردین 1401

پخش
سلام من به مدینه
سلام من به مدینه

شنبه, 11 دی 1400

پخش
بیا نگار آشنا
بیا نگار آشنا

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش