چه غروب غم‌انگیزی

روی نیزه اشک می ریزی

بچه ها رو تنت افتادن

شبیه برگ های پاییزی

فریاد زدند تا که رو سینه نشستند داد زدند

نگو برو برمی گردونه تن تورو

حرف زدی نفس آخر زو بی نفس زدی

چه غروب غم‌انگیزی

نداره زخم دلم مرحمی

روم نمی شه که بگم داداش

پس که دستام روی نامحرم ها

خیمت حسین سوخته با موی رقیه ات حسین




مطالب مرتبط

بزرگترین سرمایه
بزرگترین سرمایه

سه شنبه, 10 اسفند 1400

پخش
الا یا ایها الساقی
الا یا ایها الساقی

شنبه, 03 مهر 1400

پخش
نسیمی جان فزا می آید
نسیمی جان فزا می آید

چهار شنبه, 04 خرداد 1401

پخش
آقا به هوای کربلا سوگند
آقا به هوای کربلا سوگند

پنج شنبه, 17 تیر 1400

پخش