بر آستان تو ای جان , فقیر آمده ام

خدا نگاه بکن ! سر به زیر آمده ام

 

از آن توست بزرگی و من شبیه همه

صغیر هستم و پیشت حقیر آمده ام

 

 

برای اینکه رها از مَنْـیَّـتَم بکنی

به پیشگاه تو مثل اسیر آمده ام

 

غم عذاب ندارم ولی ز بیم فراق

ببین به زمزمه ی “یا مُجیر”آمده ام

 

شبیه زائر دل خسته ای در این شب قدر

به پای بوسیِ “جوشن کبیر”آمده ام

 

بگیر دست مرا و ببخش جُرمم را

دگر به روم نیاور که دیر آمده ام

 

صراط نوکر زهرای تو ولای علی ست

همیشه سوی تو از این مسیر آمده ام

 

یتیم کوفه ی تنهایی ام , علی بپذیر

برای توست که با ظرف شیر آمده ام



مطالب مرتبط