ابر غم پرور تو بانی سرمای من است

شب برفی فراقت شب یلدای من است

اشک در چشم به تنهایی خود خندیدن

بغض پی برد که این حالت حاشای من است

پای هر نامه ی تر مهر مرا می بینید

خیسی کاغذ شبنم زده امضای من است

مشق دوری تو تکلیف شب و روزم شد

درس هجران تو سر خط الفبای من است

یوسف از مصر دم پیری یعقوب رسید

پس شکسته شدن از داغ تو مبنای من است



مطالب مرتبط

بیا نگار آشنا
بیا نگار آشنا

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش
سلام من به مدینه
سلام من به مدینه

شنبه, 11 دی 1400

پخش
دوست داری در زدن های مرا
دوست داری در زدن های مرا

شنبه, 27 فروردین 1401

پخش