برجبين آسمان آثار غم پيدا شده
نم نم باران دوباره راهي صحرا شده
درميان سنگها آيينه اي تنها مباد
درميان سنگها آيينه اي تنها شده
كاش قلب قفل زندان نيز مثل نيل بود
حبس در زندان فرعون زمان موسي شده
"رب خلصني"شده ذكر مدامش در قنوت
تنگ تر پيش نگاهش عرصه ي دنيا شده
در دلش با ديدن زنجير و بند و سلسله
روضه هاي عصر عاشوراست كه برپاشده
روضه يك كودك آواره ي زبي سرپناه
روضه يك دختر بي تاب بي بابا شده
روضه تنهايي زينب ميان دشمنان
روضه قدهاي از فرط مصيبت تا شده
همنفس با كاروان شام در اين لحظه ها
مايه تسكين قلبش ذكر يازهرا شده



مطالب مرتبط