من اینجا رو ناقه تو رو نیزه هایی

عجب سرنوشتی امون از جدایی

چقدر گریه کردم به حال خودم من 

ورودی این  شهر معطل شدم من

معطل شدم من که آذین ببندم

توی کوچه هاشون به حالم بخندن 

چه خون گریه کرده طناب رو دستم

خبر داری تو از نماز نشستم 

با اینکه سرا پا پر از زخم و دردم

ولی مطمئن باش که سر خم نکردم

چه روزایی داشتم جلال و وقاری 

یه محرم نمونده عجب روزگاری 

غمی که شب و روز تو خون گریه هامه

چیزایی که دیدم تو بازار شامه 

تو بازار شام که دیگه شکستم 

یه جاهایی از شرم چشامو مبستم



مطالب مرتبط

نمیدونم دلم دیونه ی کیست
نمیدونم دلم دیونه ی کیست

پنج شنبه, 04 آذر 1400

پخش
یا جواد الائمه
یا جواد الائمه

شنبه, 19 تیر 1400

پخش
همه جا بروم
همه جا بروم

پنج شنبه, 25 شهریور 1400

پخش