گرچه بر این آستان روی سیاه آورده ام
 شرمسارم، اشک هایم را گواه آورده ام

دست خالی در ضیافت آمدن شایسته نیست
 من برایت کوله باری از گناه آورده ام

در جزا پرونده ی ما را بسوزان جای ما
 از قضا، من نامه ای پر اشتباه آورده ام

باز کن آغوش خود بر بنده ی آلوده ای
 من به ستّار العیوبی ات پناه آورده ام

خسته ی راهم، به یک لبخند مهمانم کنید
 از خرابات هوس، حال تباه آورده ام

دل بریدم از همه، دل بسته ام بر مهرِ یار
 رخصتی فرما، رفیقی نیمه راه آورده ام

کارهایم زشت بود اما نهادم زشت نیست
 مهر مولایم علی را عذر خواه آورده ام

پای من لغزید و دستم را گرفت این روضه ها
 نیمه جانی از کنار پرتگاه آورده ام

تحفه ای دارم که بی شک حاجتم را میدهند
 اندکی تربت به درگاه اله آورده ام

داغ بر دل، اشک بر رخ، آرزومند نجات
 مثل حر رو بر مسیح قتلگاه آورده ام

 



مطالب مرتبط

کل زمین کربلاست
کل زمین کربلاست

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش
الا مسافر صحرا خدا کند که بيايی
الا مسافر صحرا خدا کند که بيايی

چهار شنبه, 24 فروردین 1401

پخش