نا امیدم دوباره مایوسم باز با دست خالی آمدم

بازهم چون همیشه محتاجم به امام جواد رو زدم 

او مراد است و من مرید جواد او جواد است و من گرفتارم 

نذر کردم گدای او باشم شکر حق که گدای دربارم

هرزمان غرق در نیاز شدم دست لطفش به من عطا داده 

او همیشه به وقتش آمده است دردهای مرا دوا داده 

دست حاجات من گره خورده به نگاه پر از کرامت او 

کاش که قسمت منم بشود در مضیفش غذای حضرت او 

حرمش حس دلنشین دارد همه جای حرم خراسانیست 

هر طرف را که خوب میبینی مملو از زائران ایرانیست 

انس داریم از تولدمان به امام رئوف و فرزندش 

به جوادش که قسم دادیم خوب حس کرده ایم لبخندش 

 



مطالب مرتبط

بابا ای لعنت به شامی ها
بابا ای لعنت به شامی ها

سه شنبه, 11 مرداد 1401

پخش
خسته بود آقا
خسته بود آقا

یک شنبه, 26 دی 1400

پخش
هر چقدرم گریه کنم سیر نمیشم
هر چقدرم گریه کنم سیر نمیشم

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش