حسین جان ... حسین جان 

حسین جان به یاد لب یک شبم خواب راحت نداشتم 

کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم 

تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه

خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه 

صدا میزدم مادرت رو یا مظلوم 

نشون میدادم حنجرت رو یا مظلوم 

به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو 

بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو 




مطالب مرتبط

تو که نقاب میبندی
تو که نقاب میبندی

چهار شنبه, 07 مهر 1400

پخش
جز در خونه ی تو کجا رو دارم آقا
جز در خونه ی تو کجا رو دارم آقا

جمعه, 19 فروردین 1401

پخش
خیال
خیال

شنبه, 03 مهر 1400

پخش
پسر مرجانه تو امیری مثلا
پسر مرجانه تو امیری مثلا

دو شنبه, 12 اردیبهشت 1401

پخش