بانوی آب و آینه گویم ثنای تو

لبریز شد فضای دلم از هوای تو

بانو شما بهانه ی ایجاد خلقتی

خَلق علی و احمد و عالم برای تو

بوی بهشت می وزد از بزم روضه ات

نَه نَه جنان نهاده سر خود به پای تو

هجده بهار بودی و رفتی ولی هنوز

در ذهن کوچه مانده غم بی انتهای تو

نمیشود که نصیبم کنی زِ لطف

آیم بقیع و ناله کنم در عزای تو

سرمایه ام همین بُوَد از زندگانی ام

در دیده اشک و روی لبانم نوای تو

زانو بغل گرفته ام و گریه میکنم

امشب خدا کند که بمیرم برای تو




مطالب مرتبط

به نام علی به کام نجف
به نام علی به کام نجف

چهار شنبه, 23 فروردین 1402

پخش
پای غمت گیرم حسین
پای غمت گیرم حسین

یک شنبه, 24 بهمن 1400

پخش